کلمه جو
صفحه اصلی

قنطورس

فارسی به عربی

قنطور

مترادف و متضاد

centaur (اسم)
قنطورس

فرهنگ فارسی

صورت فلکی جنوبی که زیر سنبله [ عذرائ ] قرار دارد و آن بشکل حیوانی است که قسمت مقدمش از سر تا آخر پشتش مثل انسان است و قسمت موخرش از منشا پشت تا دم باسب شبیه است .
قومی از نوع بشر

لغت نامه دهخدا

قنطورس. [ ق ِ رِ ] ( اِخ ) قومی از نوع بشر.

قنطورس. [ ق ِ رِ ] ( اِخ ) نام صورتی از صور فلکیه از ناحیه جنوبی و آن را بر مثال حیوانی توهم کنند مرکب از اسپی و مردی و بر پای راست او ستاره ای روشن از قدر اول موسوم به رجل قنطورس و صورت راسی و هفت کوکب است روشن. ( از جهان دانش ).

قنطورس . [ ق ِ رِ ] (اِخ ) نام صورتی از صور فلکیه از ناحیه ٔ جنوبی و آن را بر مثال حیوانی توهم کنند مرکب از اسپی و مردی و بر پای راست او ستاره ای روشن از قدر اول موسوم به رجل قنطورس و صورت راسی و هفت کوکب است روشن . (از جهان دانش ).


قنطورس . [ ق ِ رِ ] (اِخ ) قومی از نوع بشر.


فرهنگ عمید

از صورت های فلکی نیمکرۀ جنوبی شامل چندین ستاره که سر و بالاتنۀ او را به صورت انسان و باقی بدنش را به شکل اسب تصور کرده اند.

دانشنامه عمومی

مختصات: ۱۳h ۰۰m ۰۰s٬ −۵۰° ۰۰′ ۰۰″
قنطورس نام یکی از صورت های فلکی است.
این صورت فلکی نمای نیمه انسان و نیمه اسب دارد.

دانشنامه آزاد فارسی

قِنْطورُس (Centaurus)
قِنْطورُس
(یا: ظلیم، حامل السبع) صورت فلکی بزرگ و درخشان نیمکرۀ جنوبی آسمان، و نشان دهندۀ اسبی با بالاتنۀ انسان. درخشان ترین ستارۀ آن، رِجل قِنطورُس (حَضار)، ستاره ای سه تایی است و نزدیک ترین ستاره به خورشید، یعنی پروکسیما قِنطورُس، را در خود جا داده است که با۴.۲ سال نوری فاصله از خورشید، به اندازۀ۰.۱ سال نوری نزدیک تر از ندیم هایش، آلفا قِنطورُسِ A و B، قرار دارد. اُمگا قِنطورُس، که با چشم غیرمسلح فقط به صورت تکه ای مه آلود به نظر می رسد، بزرگ ترین و درخشان ترین خوشۀ کروی ستاره های آسمان است و ۱۶هزار سال نوری از خورشید فاصله دارد. ستاره های آلفا و بتا قِنطورُس هر دو از قدر اول اند و، مثل آلفا و بتا دب اکبر، «نشانه روها» خوانده می شوند، زیرا امتداد خطِ پیونددهندۀ این دو ستاره به صورت فلکی چلیپا می رسد. قِنطورُس A، کهکشانی۱۰ با ۱۵میلیون سال نوری فاصله از خورشید، منبع قوی امواج رادیویی و پرتوهای ایکس است.

قنطورس (اسطوره). قِنطورُس (اسطوره)(Centaur)
(یا: سانتور؛ به یونانی کِنتورس) در اساطیر یونان، موجوداتی وحشی و سرکش، نیمه انسان ـ نیمه اسب. شیرون، مربی هرکول و استاد اَسکلپیوس، رب النوع طب، از این قاعده مستثنی بود. محل سکونت سانتورها کوه پلیون در تسالی ذکر شده است. طبق افسانه ها قنطورس ها یا فرزندان ایکسیون، پادشاه تسالی، و نِفِله، شبح ابرمانندی که ایکسیون تصور می کرد هِرا باشد، و یا نوه های آن دو، یعنی فرزندان پسرشان، قنطورس، و مادیان های کوه پلیون هستند. داستان هایی از بی بندوباری آنان نقل شده است؛ ازجمله آن که قنطورس ها در جشن پیریتوس، پادشاه لاپیت ها، اقدام به دزدیدن عروس و چند زن دیگر کردند. نیز، به روایتی، در مرگ هرکول نیز نقش داشته اند. ماجرا از این قرار بوده که قنطورسی به نام نِسوس که در هنگام ربودن دِئیانیرا، همسر هرکول، به دست خود هرکول کشته شد، ، به دیانا وعده داد که چنانچه هرکول به وی خیانت کرد، خون زهرآلود او سبب برانگیخته شدن مجدد عشق هرکول نسبت به وی خواهد شد. نخستین تصاویر مربوط به قنطورس ها (۱۸۰۰ تا ۱۰۰۰پ م) که در حفاری های ۱۹۶۲ در قبرس، نزدیکی فاماگوستا به دست آمده، موجوداتی دو سر را نشان می دهند که قنطورس های ماده نیز در میانشان دیده می شوند.

فرهنگستان زبان و ادب

{Centaurus, Cen, Centaur} [نجوم] صورت فلکی بزرگ و بارز در نیمکرۀ جنوبی آسمان که به شکل جاندار افسانه ای قَنطورِس تصور می شود


کلمات دیگر: