متقاطر
فارسی به انگلیسی
antipodal, diametrical
فارسی به عربی
تقابلی
مترادف و متضاد
متقاطر
متقاطر
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - قطره قطره چکنده . ۲ - دسته های پیاپی آینده .
فرهنگ معین
(مُ تَ طِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - قطره قطره چکیده . ۲ - دسته های پیاپی آینده .
لغت نامه دهخدا
متقاطر. [ م ُ ت َ طِ ] ( ع ص ) قطره قطره چکنده. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). هر آنچه می چکد و قطره قطره می ریزد. ( ناظم الاطباء ). || چیزی پیاپی گردنده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). گروه گروه پس از یکدیگر آینده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تقاطر شود.
فرهنگ عمید
ویژگی دو نقطه که در دو طرف قطر یک کره باشند.
کلمات دیگر: