مترادف متظاهر : خودنما، ظاهرساز، متکلف، تظاهرکننده، یاوری دهنده، هم پشت
برابر پارسی : خود نما، وانمودگر
pretending or professing to be
dissembler, dissimulator, fake, hypocrite, ostentatious, pretender, pretentious, prig, stuffy
رژه رونده , راه پيما
خودنما، ظاهرساز، متکلف، تظاهرکننده
یاوریدهنده، همپشت
۱. خودنما، ظاهرساز، متکلف، تظاهرکننده
۲. یاوریدهنده، همپشت
وانمودگر