مترادف قوطی : جعبه، صندوقچه
برابر پارسی : توبک، تبنگو
small box, can, tin
box, can, container, packet
رزمة , صندوق , علبة , يستطيع
وحشي , وهمي , زبان گوتيک , سبک معماري گوتيک , حروف سياه قلم الماني
جعبه، صندوقچه
قوطی . (ترکی ، اِ) تبنگو و حقه و صندوقچه . (ناظم الاطباء). ظرف فلزی دردار که در آن چیزها را محفوظ نگه میدارند. (فرهنگ نظام ). قوتی .
- قوطی سیگار؛ جعبه ای که در آن سیگار نهند. || واحد وزن در قدیم (مخصوصاًدر شمال ایران ) معادل دو من و سه چارک شاه . (فرهنگ فارسی معین ).
قوطی . [ ] (معرب ، اِ) طریفلون است که به عربی حسک نامند. (فهرست مخزن الادویه ).