کلمه جو
صفحه اصلی

متفاوت


مترادف متفاوت : دیگرسان، گوناگون، مباین، متباین، متمایز، مختلف، مغایر، ناهمگون ، ناهم آهنگ

متضاد متفاوت : متشابه

برابر پارسی : دگرگون، ناجور، ناهمگون، ناساز، دیگرگون، ناهمتا، ناهمسان

فارسی به انگلیسی

different, contrary, distinct, divergent, dissimilar, another, contrast, differential, diverse, unlike, variant, varied, various

different


another, contrary, contrast, different, differential, dissimilar, distinct, divergent, diverse, unlike, variant, varied, various


فارسی به عربی

آخر , بعیدا , مختلف

مترادف و متضاد

different (صفت)
غیر، مغایر، مختلف، متفاوت، متنوع، متمایز

other (صفت)
غیر، مغایر، دیگر، دیگری، سایر، متفاوت، جز این

distinct (صفت)
روشن، واضح، متفاوت، متمایز، مجزا

دیگرسان، گوناگون، مباین، متباین، متمایز، مختلف، مغایر، ناهمگون ≠ متشابه


۱. دیگرسان، گوناگون، مباین، متباین، متمایز، مختلف، مغایر، ناهمگون ≠ متشابه
۲. ناهمآهنگ


فرهنگ فارسی

کسی یاچیزی که بادیگری فرق وتفاوت داشته باشد، جدا، جداگانه
۱ - ( اسم ) از هم جدا و دور شونده . ۲ - ( صفت ) جدا . ۳ - آنچه که با دیگری فرق دارد متخلف : ... زیراک مقصود از سخن تفهیم معانی مختلف و تقریر حالات متفاوت بود .

فرهنگ معین

(مُ تَ وِ ) [ ع . ] (اِفا. ) تفاوت دارنده ، از هم جدا.

لغت نامه دهخدا

متفاوت. [ م ُ ت َ وِ ] ( ع ص ) از هم جدا و دور شونده. ( آنندراج ). متمایز و متفرق و جدا. از هم متمایز و مختلف و از هم جدا و جداگانه. ( ناظم الاطباء ) : چه عالمیان در منازل و معارج و مراتب و مدارج متفاوت قدراند. ( سندبادنامه ص 4 ).زیراک مقصود از سخن تفهیم معانی مختلف و تقریر حالات متفاوت بود. ( المعجم ص 33 ). و رجوع به تفاوت شود.

فرهنگ عمید

۱. ویژگی کسی یا چیزی که با دیگری فرق و تفاوت داشته باشد.
۲. (قید ) به صورت ناهماهنگ، مختلف با دیگران.

دانشنامه عمومی

متفاوت (فیلم ۲۰۰۶). متفاوت (به هندی: Alag) فیلمی است محصول سال ۲۰۰۶ و به کارگردانی آشو تریکا است. در این فیلم بازیگرانی همچون آکشی کاپور، دیا میرزا، شارات ساکسنا، ماکش تیواری، بینا بانرجی ایفای نقش کرده اند.
۱۶ ژوئن ۲۰۰۶ (۲۰۰۶-06-۱۶)

فرهنگ فارسی ساره

دیگرگون، ناهمسان، ناهمتا


پیشنهاد کاربران

این واژه عربی است و پارسی آن این است:
بیتان ( پهلوی: بیتانِ )

أین واژه عربی آست ‍ ‍‍ ‍ ‍‍ ‍ ‍‍ ‍ ‍‍ . و فارسی آن دگرگون میشود

از هم جدا، متغیر ،

از هم جدا و دور شونده

کوردیش میشه ( ( جیاواز ) )

مرادف

المقال
الفول
الکبار
آلمان


جور و واجور یا جور وا جور

درود بر دوستان درباره واژه متفاوت

در زبان پهلوی واژه جدا میشود جوت
و متفاوت میشود جوتار

پس در پارسی نیز میتوان بجای واژه تازی متفاوت از واژه جدار بهره برد

برای نمونه
سخنان ایشان متفاوت از هم بود
سخنان ایشان جدار از هم بود jodar

بنمایه و ابشخور نبیگ ماتیکان هزارداتستان

تفاوت
متفاوت


کلمات دیگر: