کفش کن
فارسی به انگلیسی
sill, threshold
anteroom, mudroom
فارسی به عربی
غرفة الانتظار
مترادف و متضاد
اطاق انتظار، کفش کن
فرهنگ فارسی
( اسم ) جایی که در آن کفشها را از پا در آورند و آنجا گذارند : ( در کفش کن اطاق بزرگ آهو خانم وزن چادر سفید با شرم حضور و نزاکت دو نا شناس تازه بهم رسیده با هم سلام و علیک و احوالپرسی کردند ) .
لغت نامه دهخدا
کفش کن. [ ک َ ک َ ] ( اِ مرکب ) جایی که در آن کفشها را از پا در آورند و آنجا گذارند. ( فرهنگ فارسی معین ). جایی در پیش مدخل زیارتگاهها برای بیرون کردن کفش. آستان. آستانه. آستان اطاق. آستانه اطاق. عتبه. پای ماچان. صف نعال. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ عمید
جایی که در آن کفش ها را از پا درآورند.
پیشنهاد کاربران
وقتی سطوح آب های زیر زمینی پایین میرود، دبی چاه کاهش نیابد به ناچار برای دسترسی به دبی اولیه بایستی چاه جدید حفر کرد یا چاههای موجود را عمیق تر کرد به پروسه عمق بخشیدن به چاهها برای دستیابی به دبی قبلی و حسن بهره برداری از آن کف شکنی میگویند
ستان . . . .
کلمات دیگر: