مترادف متناقض : تناقص آمیز، ضد، متخالف، متضاد، مخالف، ناسازگار، ناقض، نقیض
متضاد متناقض : همگون
برابر پارسی : وارونه، ناسازگار، ناساز، پاد، باژگونه
contradictory
inconsistent, anomalous, grotesque, incongruous, paradoxical, repugnant, self-contradictory
دوجنبه اي , دمدمي , متناقض , مخالف , متباين , ضد ونقيض , ناجور , وفق ناپذير , جور نشدني , ناسازگار , غير قابل تطبيق , اشتي ناپذير
تناقصآمیز، ضد، متخالف، متضاد، مخالف، ناسازگار، ناقض، نقیض ≠ همگون