صیغة
فورمول
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
ورد، دستور، فرمول، قاعده، فورمول، قاعده رمزی
فرهنگ فارسی
فرمول نمونه سرمشق یا رمز .
لغت نامه دهخدا
فورمول. [ فُرْ ] ( فرانسوی ، اِ ) فرمول. نمونه. سرمشق. || رمز. || ( اصطلاح جبر ) عبارتی که رابطه مقادیری را که جواب مسائل مشابهی هستند معین میکند. || در پزشکی ، نسخه. دستور. || در شیمی ، بیان نسبت اجسامی که شی از آن به وجود می آید با نشانه های اختصاری. ( از فرهنگ فارسی معین ).
پیشنهاد کاربران
دستواره و دستورک
در پیشنهاد بنده اشتباها به جای دستوره، دستواره نوشته ام که بدینوسیله اصلاح می کنم.
دستوره - دستورک
کلمات دیگر: