کلمه جو
صفحه اصلی

قوت دادن


برابر پارسی : به برگ داشتن

فارسی به انگلیسی

invigorate, nourish, to strengthen, to give nourishment(to), to reinforce

to strengthen , to give nourishment(to), to reinforce


invigorate, nourish


فارسی به عربی

انتعاش

مترادف و متضاد

aliment (فعل)
قوت دادن

nourish (فعل)
قوت دادن، خوراک دادن، خوراندن، غذا دادن، تغذیه کردن

invigorate (فعل)
قوت دادن، روح بخشیدن، تقویت شدن، پر زور کردن

energize (فعل)
قوت دادن، انرژی دادن، نیرو دادن

پیشنهاد کاربران

خصوصیات مثبت ( نقاط قوت )



کلمات دیگر: