to deepen
گود کردن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
نورس
مترادف و متضاد
گود کردن، جای ابله
گول زدن، حفر کردن، مغبون کردن، گود کردن، حریصانه خوردن
گود شدن، گود کردن، عمقی شدن
گود کردن، لخت کردن
کندن، گود کردن، بیرون اوردن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) عمیق کردن ژرف کردن .
لغت نامه دهخدا
گود کردن. [ ک َ / گُو ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کندن. چال کردن.
کلمات دیگر: