کلمه جو
صفحه اصلی

قوچ


برابر پارسی : غوچ، راک، وران

فارسی به انگلیسی

ram, tup

فارسی به عربی

ظبی , کبش

مترادف و متضاد

ram (اسم)
دژکوب، قوچ، کلاف، کلوخ کوب، تلمبه، گوسفند نر

wether (اسم)
خواجه، قوچ، قوچ اخته، گوسفند اخته

buck (اسم)
خود ستایی، جفتک، نر، دلار، قوچ، جنس نر اهو و حیوانات دیگر

فرهنگ فارسی

کلمه ترکی، غوچ، گوسفندشاخدارجنگی، راک، تکل
( اسم ) ۱ - گوسفند نر شاخدار ۲ - بز کوهی یا سرقوچ . سابقا داشها و لوطیهای محل قوچ جنگلی را در خانه نگهداری می کردند . سر قوچ فلان بسلامت باشد . ( سرش سلامت باد . ) : وعده هستی غیر ار بقیامت باشد سر قوچ تو الهی بسلامت باشد . ( گل کشتی توبا ۳۸۵ )

فرهنگ معین

[ تر. ] (اِ. ) گوسفند شاخ دار.

لغت نامه دهخدا

قوچ. ( ترکی ، اِ ) گوسفند شاخ دار جنگی را گویند. ( آنندراج ) ( برهان ). میش شاخ دار نر. ( فرهنگ نظام ). قچ. کبش ( معرب آن ). ( حاشیه برهان چ معین ). قچقار.گوسفند نر سه یا چهار ساله اخته ناشده که غالباً شاخ دارد. || بز کوهی. ( فرهنگ فارسی معین ).
- سر قوچ به سلامت بودن ؛ سابقاً داشها و لوطیهای محل قوچ جنگی در خانه نگهداری میکردند. سر قوچ فلان بسلامت باشد ( سرش سلامت باد ). ( فرهنگ فارسی معین ).
- قوچ باز ؛ کسی که قوچ برای جنگیدن و مسابقه گذاردن نگهداری میکند.
- قوچ بازی ؛ عمل قوچ باز.
- قوچچی ؛ لوطیهای قفقاز در دوره تزارها. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

گوسفند شاخ دار جنگی: چه خواهند از جان هم این دو قوچ / که جنگیده با هم سرِ هیچ وپوچ (ایرج میرزا: ۱۵۸ ).

دانشنامه عمومی

قوچ (فیلم). قوچ (به انگلیسی: Rams) یک فیلم درام به نویسندگی و کارگردانی گریمور هاکونارسون و محصول ۲۰۱۵ کشور ایسلند است. این فیلم در جشنوارهٔ فیلم کن ۲۰۱۵ برندهٔ جایزهٔ اصلی بخش نوعی نگاه شد و در بخش سینمای معاصر جهانی در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو ۲۰۱۵ به نمایش درآمد.
سیگوروئر سیگوریانسن
تئودور یولیوسن
ایسلند
این فیلم از طرف ایسلند برای شرکت در بخش جایزهٔ اسکار بهترین فیلم خارجی زبان در هشتاد و هشتمین دورهٔ جوایز اسکار شرکت کرد اما به مرحلهٔ نامزدی این دوره راه نیافت.
دو برادر در تجارت پرورش دام فعالیت دارند و به خاطر چشم و هم چشمی و حسادتی کهنه نزدیک به چهل سال است که با یکدیگر صحبت نکردند. آنها در مجاورت یکدیگر زندگی می کنند و هر دوی آنها به شدت به گله شان وابسته هستند و هیچ زنی هم در زندگیشان نیست.

گویش اصفهانی

تکیه ای: quč
طاری: qüč
طامه ای: qüč
طرقی: qöč
کشه ای: qüč
نطنزی: quč


گویش مازنی

/ghooch/ گوسفند نر بزرگ جثه

گوسفند نر بزرگ جثه


گویش بختیاری

قوچ، گوسفند نر.


واژه نامه بختیاریکا

نَرمیش

جدول کلمات

راک

پیشنهاد کاربران

تکل، راک، غوچ، وران

امروزه نام گوسفند بر تمام گوسفندان اهلی نر و ماده که دارای پشم یا مو هستند اطلاق می شود به بچه گوسفند بر اساس داشتن مو یا پشم به ترتیب بزغاله یا بره گفته می شود که شامل هر دو جنس نر و ماده می شود بزغاله ی ماده با بزرگ شدن به بُز و بزغاله ی نر به چپش تغییر نام پیدا می کند اما بره ی ماده با بزرگ شدن به میش و بره ی نر به قوچ تغییر اسم می یابند. بطور کلی بُز و چپش، بی دنبه، مودار و دارای شاخهای راست بدون اعوجاج اند و میش و قوچ به گوسفندان دنبه دار دارای پشم و شاخهای خمیده و اعوجاج گفته می شود.

قوچ / quC /
برابر پارسی: غوچ، راک، وران


کلمات دیگر: