کلمه جو
صفحه اصلی

گول زن

فارسی به انگلیسی

comforter, pacifier, dummy, deceiver, tricky, cheat, ignis fatuus

dummy, comforter, pacifier, deceiver


cheat


فارسی به عربی

احتیالی , نصاب

مترادف و متضاد

swindler (اسم)
متقلب، طرار، سیاه بند، قاچاق، کلاه بردار، خزپوش، گول زن، گوش بر، کلاه گذار

trickster (اسم)
عیار، نیرنگ باز، حقه باز، گول زن، شیاد، بامبول زن

skinner (اسم)
گول زن، پوست فروش، قاطرچی، پوست کن

fraudulent (صفت)
متقلب، چیز تقلبی، حیله گر، کلاه بردار، فریب امیز، گول زن

faithless (صفت)
بی وفا، بی ایمان، گول زن

فرهنگ فارسی

( صفت ) فریب دهنده فریبنده .


کلمات دیگر: