برابر پارسی : بیگارگیر
سخره گیر
برابر پارسی : بیگارگیر
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنکه مردم را به بیگاری برد ۲ - زیر دست آزار زبونگیر .
فرهنگ معین
( ~ . ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) ۱ - کسی که مردم را به بیگاری می گیرد. ۲ - کسی که به زیر دستانش سخت می گیرد.
کلمات دیگر: