کلمه جو
صفحه اصلی

شکارگر


مترادف شکارگر : دام گستر، دامیار، شکارچی، صیاد

فارسی به انگلیسی

predator, rapacious, predatory, prey

predator, rapacious


مترادف و متضاد

دام‌گستر، دامیار، شکارچی، صیاد


فرهنگ فارسی

شکارگر، شکارچی، صیاد
شکارچی صیاد شکار گیر

لغت نامه دهخدا

شکارگر. [ ش ِ گ َ ] ( ص مرکب ) شکارچی. نخجیرگر. صیاد. ( یادداشت مؤلف ). شکارگیر. صیاد. ( ناظم الاطباء ) :
عقل سگ جان هوا گرفت چو باز
کاین سگ و باز چون شکارگراست.
خاقانی.
و رجوع به شکارچی و مترادفات دیگر شود.

فرهنگ عمید

شکارگیر، شکارچی، صیاد.


کلمات دیگر: