کلمه جو
صفحه اصلی

شایق


مترادف شایق : آرزومند، راغب، مایل، مشتاق

متضاد شایق : بیزار، بی میل

برابر پارسی : خواهان، آرزومند، خواستار

فارسی به انگلیسی

eager


فرهنگ اسم ها

(تلفظ: šā’eq) (عربی) (= شایق) ، کسی که شخص به دیدن او مشتاق باشد ، راغب ، مشتاق ، آرزومند ، خاطرخواه .


اسم: شائق (پسر) (عربی) (تلفظ: šā’eq) (فارسی: شائق) (انگلیسی: shaegh)
معنی: راغب، مشتاق، آرزومند، ( = شایق )، کسی که شخص به دیدن او مشتاق باشد، خاطرخواه

مترادف و متضاد

آرزومند، راغب، مایل، مشتاق ≠ بیزار، بی‌میل


فرهنگ فارسی

به آرزو آورنده، کسی که شخص بدیدنش مشتاق باشد
۱ - کسی که شخصی به دیدن او مشتاق باشد ۲ - راغب مشتاق آرزومند . توضیح این کلمه را اغلب به معنی مشتاق استعمال کنند چنانکه گویند : بزیارتتان شائق بودم ولی این استعمال بر خلاف نص لغت ( عرب ) است و در زبان عربی به جای آن مشتاق و مشوق ( بر وزن مقول ) را به کار می بردند و شائق کسی را گویند که شخص به دیدن او مشتاق باشد .

۱ - کسی که شخصی به دیدن او مشتاق باشد ۲ - راغب مشتاق آرزومند . توضیح این کلمه را اغلب به معنی مشتاق استعمال کنند چنانکه گویند : بزیارتتان شائق بودم ولی این استعمال بر خلاف نص لغت ( عرب ) است و در زبان عربی به جای آن مشتاق و مشوق ( بر وزن مقول ) را به کار می بردند و شائق کسی را گویند که شخص به دیدن او مشتاق باشد .

فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . شائق ] (اِفا. ) راغب ، مشتاق .

لغت نامه دهخدا

شایق. [ ی ِ ] ( ع ص ) شائق. راغب. و مشتاق و خاطرخواه و آرزومند و دارای اشتیاق. ( ناظم الاطباء ). || کسی که شخص بدیدن او مشتاق باشد. ( فرهنگ فارسی معین ). این کلمه را اغلب بمعنی مشتاق بکار برند چنانکه گویند بزیارتتان شایق بودم ولی این استعمال برخلاف نص زبان عرب است و باید مشتاق و مشوق بکار برند. رجوع به شائق شود.

شایق. [ ی ِ] ( اِخ ) دهی از دهستان نیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل. دارای 842 تن سکنه. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات و حبوبات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

شایق . [ ی ِ ] (ع ص ) شائق . راغب . و مشتاق و خاطرخواه و آرزومند و دارای اشتیاق . (ناظم الاطباء). || کسی که شخص بدیدن او مشتاق باشد. (فرهنگ فارسی معین ). این کلمه را اغلب بمعنی مشتاق بکار برند چنانکه گویند بزیارتتان شایق بودم ولی این استعمال برخلاف نص زبان عرب است و باید مشتاق و مشوق بکار برند. رجوع به شائق شود.


شائق. [ ءِ ] ( ع ص ) برابر است با تائق. به آرزوآورنده. || معشوق. || آرزومند. ( منتهی الارب ). آرزومند. مشتاق. شیّق. این کلمه را اغلب بمعنی مشتاق استعمال کنند. چنانکه گویند: به زیارتتان شائق بودم. ولی این استعمال خلاف نص لغت است و در زبان عربی بجای آن مشتاق و مشوق بر وزن مقول را بکار میبرندو شائق کسی را گویند که شخص به دیدن او مشتاق باشد.بطرس بستانی در محیط المحیط گوید: «شاقنی الحب الیه یشوقنی شوقاً هاجنی و حملنی علی الشوق فهو شائق وانا مشوق. و عبدالرحمان بن عیسی همدانی در کتاب الالفاظ الکتابیه چ بیروت 1898 م. ص 149 گوید: الاشتیاق فعل المهتاج و الشوق فعل الهائج. ( نشریه دانشکده ادبیات تبریز سال اول شماره 6 و 7 ). و رجوع به شایق شود.

شایق . [ ی ِ] (اِخ ) دهی از دهستان نیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل . دارای 842 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات و حبوبات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


فرهنگ عمید

خواستار، مشتاق.

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۸°۰۸′۳۰″شمالی ۴۷°۵۹′۱۷″شرقی / ۳۸٫۱۴۱۶۶۶۷°شمالی ۴۷٫۹۸۸۰۵۵۶°شرقی / 38.1416667; 47.9880556
فهرست روستاهای شهرستان سرعین
فهرست روستاهای ایران
شایق روستایی است که در استان اردبیل، شهرستان سرعین، بخش مرکزی، دهستان آب گرم قرار دارد. این روستا با مردمان مهمان نواز و خونگرم بوده و از روستاهای مهم شهرستان سرعین استاطلاعات این روستا را در وب سایت جامع این روستا به آدرس www.shayeghkandi.irمی توانید مشاهده فرمایید
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۴ جمعیت این روستا ۱۴۰۰ نفر با ۲۲۳ خانوار بوده است.

جدول کلمات

آرزومند

پیشنهاد کاربران

به نام خدا
باسلام:من عارف حبیبی پور شایق متولد شایق هستم.
معنی کلمه شایق به معنی شوق داشتن یا مایل بودن می باشد که در کتاب شعر کلیات علی واحد شاعر و ترانه سرای مشهور آذربایجانی نیز به آن اشاره شده است.

شایق یعنی، براورده کننده آرزوی کسی که او را دوست دارد .

بنام خدا : با توجه به اینکه فامیل اینجانب نیز شایق می باشد و با تحقیقات وبررسی های اینجاب طی سالهای گذشته شایق اسم فاعل کلمه شوق میباشدبه معنی کسی که اشتیاق وشوق فراوان برای رسیدن به یک هدف مقدس عرفانی یا عاشقانه داردیعنی عاشق ومشعوف رسیدن به آن معشوق می باشد .

در ادامه گفته قبل به مثالی در باب این کلمه می پردازیم . گفته اند: پاستور در کار خود شایق بود. بدین معنی است که پاستو ر عاشق شغل وکار خود بود وبه آن عشق می ورزید. پس شایق به معنی عشق وشوق فراوان میباشد. شعری گونه ای اینجانب که متخلص به شایق میباشم در شوق رسیدن به زیارت جمال آقا یمان مهدی عجل ا. . تقدیم قدوم آن یار می نمایم.
نازنین
نازنین ما همچنان نازت کشیم
از برای دیدنت ما دل خوشیم
نازنین با آمدن بر ما ناز کن
چشم گریان بر جمالت باز کن
شایق دیدار رویت نازنین
همچنان چشم انتظار است در زمین

( محمد حسن شایق از مریم آباد یزد )



شوق داشتن یا مایل


کلمات دیگر: