کلمه جو
صفحه اصلی

زیرزمینی


مترادف زیرزمینی : دخمه، سردابه، سرداب، نقب

فارسی به انگلیسی

nether


clandestine, subterranean, underground, nether, subsurface, subterranean, underground

nether, subterranean, underground, subsurface


مترادف و متضاد

دخمه، سردابه، سرداب، نقب


hypogeal (صفت)
واقع در شکم خاک، زیر زمینی

hypogeous (صفت)
واقع در شکم خاک، زیر زمینی

subterraneous (صفت)
نهانی، زیر زمینی، تحت الارضی

فرهنگ فارسی

ویژگی گیاهی که در هنگام جوانه زدن بذر، لپه‌های آن در زیر سطح خاک باقی می‌ماند


( صفت ) منسوب به زیرزمین . یا ترن زیر زمینی قطاری که مسیرش در زیرزمین است مترو . یا عملیات زیر زمینی عملیات مخفیانه : کارهای پنهانی .

لغت نامه دهخدا

زیرزمینی. [ زی زَ ] ( ص نسبی ) تحت الارضی : اشیاء زیرزمینی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). منسوب به زیر زمین. ( فرهنگ فارسی معین ) :
در روی زمین ز سگ دوان تر
وز زیرزمینیان نهان تر.
نظامی.
- ترن زیرزمینی ؛ قطاری که مسیرش در زیر زمین است. مترو. ( فرهنگ فارسی معین ).
- عملیات زیرزمینی ؛ عملیات مخفیانه. کارهای پنهانی. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

۱. آنچه در زیر زمین قرار دارد.
۲. هرچه که در زیر زمین ساخته شود.
۳. اشیا و موادی که از زیر زمین استخراج می شود.

دانشنامه عمومی

زیرزمینی (آلبوم الکتریک پرونز). زیر زمینی دومین آلبوم استودیویی گروه الکتریک پرونز بود که در سال ۱۹۶۷ منتشر شد
سایکدلیک راک
گاراژ راک
بیلبورد ۲۰۰ (۱۹۶۷) - ۱۷۲#

فرهنگستان زبان و ادب

{hypogeal} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ویژگی گیاهی که در هنگام جوانه زدن بذر، لپه های آن در زیر سطح خاک باقی می ماند

واژه نامه بختیاریکا

سکیله


کلمات دیگر: