برابر پارسی : چهارتایی، چهار پاره
رباعیات
برابر پارسی : چهارتایی، چهار پاره
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
چهاردندان انسان بین دندانهای ثنایاوانیاب
( اسم ) جمع رباعیه ( رباعی ) . ۱ - دندانهای اربعه انسان بین ثنایا و انیاب . ۲ - اشعار چهار مصرعی ( رباعی ) .
ماخوذ از تازی شعر های دو بیتی
( اسم ) جمع رباعیه ( رباعی ) . ۱ - دندانهای اربعه انسان بین ثنایا و انیاب . ۲ - اشعار چهار مصرعی ( رباعی ) .
ماخوذ از تازی شعر های دو بیتی
فرهنگ معین
(رُ یّ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ رباعیه (رباعی ). ۱ - اشعار چهار مصراعی . ۲ - دندان های اربعة انسان بین ثنایا و انیاب .
لغت نامه دهخدا
رباعیات. [ رَ ] ( ع اِ ) ج ِ رَباعیة، بمعنی چهار دندان که میان دندان ثنایا و انیاب باشد. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( از منتخب اللغات ) ( از غیاث اللغات ). چهار دندان که از پس ثنایا بود. ( مهذب الاسماء ). || ج ِ رَباعیة، بمعنی حیوانی که دندانهای رباعی را افکنده باشد. ( از متن اللغة ). || ج ِ رَباع. ( منتهی الارب ). رجوع به مفردهای کلمه شود.
رباعیات. [ رُ عی یا ] ( ع اِ ) شعرهای دوبیتی. ( ناظم الاطباء ). ج ِ رباعی. رجوع به رباعی شود.
رباعیات. [ رُ عی یا ] ( ع اِ ) شعرهای دوبیتی. ( ناظم الاطباء ). ج ِ رباعی. رجوع به رباعی شود.
رباعیات . [ رَ ] (ع اِ) ج ِ رَباعیة، بمعنی چهار دندان که میان دندان ثنایا و انیاب باشد. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از منتخب اللغات ) (از غیاث اللغات ). چهار دندان که از پس ثنایا بود. (مهذب الاسماء). || ج ِ رَباعیة، بمعنی حیوانی که دندانهای رباعی را افکنده باشد. (از متن اللغة). || ج ِ رَباع . (منتهی الارب ). رجوع به مفردهای کلمه شود.
رباعیات . [ رُ عی یا ] (ع اِ) شعرهای دوبیتی . (ناظم الاطباء). ج ِ رباعی . رجوع به رباعی شود.
فرهنگ عمید
= رباعی
رباعی#NAME?
کلمات دیگر: