کلمه جو
صفحه اصلی

دگرگونی


مترادف دگرگونی : استحاله، تبدل، تبدیل، تحول، تطور، تغییر، مسخ

فارسی به انگلیسی

change, metamorphosis, about-face, divergence, mutation, shift, swing, switch, transformation, turn, turnover, variation

about-face, change, divergence, metamorphosis, mutation, shift, swing, switch, transformation, turn, turnover, variation


فارسی به عربی

اختلاف , ایض , تحویل , تعدیل , تغیر , تغییر

مترادف و متضاد

استحاله، تبدل، تبدیل، تحول، تطور، تغییر، مسخ


change (اسم)
تغییر، دگرگونی، بدل، پول خرد، عوض، تحول، مبادله، تصرف

alteration (اسم)
تغییر، دگرگونی، تبدیل، دگرش

variation (اسم)
تغییر، دگرگونی، اختلاف، ناپایداری، بی ثباتی، تغییر پذیری

mutation (اسم)
تغییر، دگرگونی، جهش، تحول، شورش، تغییر ناگهانی، انقلاب

transformation (اسم)
دگرگونی، تبدیل، تغییر شکل

metamorphosis (اسم)
دگرگونی، دگردیسی، تغییر شکل

catabolism (اسم)
دگرگونی، نابود کننده، فروساخت، سوخت مواد غذایی در بافتها

vicissitude (اسم)
تغییر، دگرگونی، تحول، فراز و نشیب زندگی

contrariety (اسم)
دگرگونی، مخالفت، نا سازگاری، مغایرت

metabolism (اسم)
دگرگونی، سوخت وساز، متابولیزم

shakeup (اسم)
دگرگونی

فرهنگ فارسی

دیگر گون شدن دیگر گونگی تغییر تبدل .

تغییر کانی‌شناختی یا شیمیایی یا ساختاری سنگ‌های جامد در زیر منطقۀ هوازدگی که با شرایط تشکیل سنگ تفاوت دارد


لغت نامه دهخدا

دگرگونی. [ دِ گ َ گو ] ( حامص مرکب ) دیگرگونی. تغیر. تغییر. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). تبدیل و تغییر. || واژگونی. ( ناظم الاطباء ). || ( اصطلاح جانورشناسی ) دگردیسی. ( از دایرةالمعارف فارسی ). رجوع به دگردیسی شود.

دانشنامه عمومی

دگرگونیمی تواند به معانی زیر دلالت کند:
دگرگونی (زمین شناسی) یا متامورفیسم، از اصطلاحات زمین شناسی
دگرگونی فاز یا استحاله، تبدیل یک فاز به فازی دیگر
دگرگونی (تابع)

دانشنامه آزاد فارسی

دگرگونی (زمین شناسی). دگرگونی (زمین شناسی)(metamorphism)
اصطلاحی زمین شناختی، مبیّن تغییرات سنگ های پوسته زمین براثرِ افزایش فشار و دما. سنگ های حاصل از این فرآیند سنگ های دگرگونی نام دارند. همۀ تغییرات دگرگونی در سنگ های جامد روی می دهد. اگر سنگ ها ذوب و سپس سخت شوند، سنگ آذرین به شمار می آیند.

دگرگونی (کتاب). دگرگونی (کتاب)(La Modification)
رمانی از میشل بوتور، به زبان فرانسوی، منتشرشده در ۱۹۵۷. این داستان که عمداً طرحی ساده و سرراست دارد، یک سر به صیغۀ دوم شخصِ جمع روایت شده است. لئون دلمون، نمایندۀ فروش ماشین تحریر، سوار قطار می شود تا به رُم برود و با معشوقه اش زندگی تازه ای را آغاز کند، اما چون به رم می رسد تصمیم می گیرد معشوقه اش سسیل دارسلا را از آمدنش به رم خبر نکند. لئون شروع به نوشتن متنی می کند که در آن دلایل این تغییر را با توجه به اختلافات عقیدتی و سیاسی رم و پاریس توضیح دهد. سرانجام به این نتیجه می رسد که به پاریس برگردد و کتابی بنویسد که به زعم او تنها راه اثبات وفاداری اش به سسیل است. رمان هم زمان در سه زمان روایت می شود؛ زمان حال ساده، گذشتۀ ساده و آینده. شخصیت داستانی خود را طرف خطاب قرار داده و داستان درواقع یک تک گویی است؛ برخلاف تلقی نهادینه شده از تک گویی که در آن راویِ اول شخصِ مفرد درون خود را می کاود.

فرهنگستان زبان و ادب

{metamorphism} [زمین شناسی] تغییر کانی شناختی یا شیمیایی یا ساختاری سنگ های جامد در زیر منطقۀ هوازدگی که با شرایط تشکیل سنگ تفاوت دارد

پیشنهاد کاربران

دگرگونی ( متامورفیسم ) : هرگاه سنگهای رسوبی یا آذرین در مدت زمان طولانی تحت فشار یا گرمای زیاد قرار گیرند ونوع کانیها وبافت سنگ عوض شود، سنگ جدید را سنگ دگرگونی می گویند وبه این عمل دگرگونی می گویند .

عوامل موثر در دگرگونی عبارتند از :1 - گرما 2 - فشار 3 - محلول های شیمیایی مخصوصا" آب می باشد که سبب دگرگونی سنگها می شوند .

اقسام دگرگونی: 1 - حرارتی 2 - مجاورتی 3 - دینامیکی 4 - دفنی 5 - ناحیه ایی ( عمومی ) .

1 - دگرگونی حرارتی : هرگاه گدازه که از دهانه آتشفشان خارج میشود به خاطر داشتن گرمای زیاد سنگهای مسیر راه را پخته وآنها را دگرگون کند به این دگرگونی حرارتی می گویند که گرما در آن بسیار موثر است .
2 - دگرگونی مجاورتی : هرگاه ماگمای درونی زمین گرمای خود را به سنگهای اطراف ( سنگهای درونگیر ) منتقل کند سنگهای اطراف پخته یا دگرگون می شوند مثل دگرگونی مجاورتی اطراف باتولیت الوند همدان – در این دگرگونی گرما موثر است .

تعریف هاله دگرگونی : محدوده دگرگون شده اطراف دگرگونی مجاورتی و. . . را هاله دگرگونی می گویند . مثل هاله دگرگونی اطراف الوند که به شعاع 7 کیلومتر سنگهای اطراف دگرگون شده است .
3 - دگرگونی دینامیکی: هرگاه بر اثر زلزله طبقات زمین نسبت بهم جابه جا شوند سنگهادر محل جابه جایی بر اثر اصطکاک و گرمای بوجود آمده وتا چند متر سنگهای اطراف جابه جایی دگرگون می شوند در این دگرگونی گرما و حرکت موثر هستند .
4 - دگرگونی دفنی : هر گاه رسوبات در دریا به علت سنگینی رسوبات و فرو رفتن کف دریا زیر هزاران متر رسوب مدفون شوند در زیر بر اثر گرما واز بالا بر اثر فشار طبقات دگرگون می شوند . در این نوع دگرگونی گرما و فشار موثر هستند .
5 - دگرگونی ناحیه ایی ( عمومی ) : هر گاه منطقه وسیعی از سنگهای رسوبی بر اثر فشار و گرما دگرگون شوند ، دگرگونی ناحیه ای نامیده می شود . مثل دگرگونی دو طرف جاده همدان به طرف ملایر و تویسرکان .
تعریف بافت : به ظاهر سنگ که مربوط میشود به قطر ذرات و شکل ذرات و طرز آرایش آنها نسبت بهم بافت می گویند .
اقسام بافت در سنگهای دگرگونی :
1 - بافت لایه لایه که سنگ بخاطر داشتن ساختمان و نوع کانی ها لایه لایه می شود .
2 - بافت دانه دانه ایی که سنگ بخاطر داشتن بلور دانه دانه می باشد .
اقسام سنگهای دگرگونی :
1 - شیست: بافت لایه لایه دارد، سطح آن ناصاف است. از دگرگون شدن شیل ( سنگ رُس ) بوجود می آید. در سطح آن کانیی وجود دارد که به همان نام نامگذاری می شود
( میکاشیست - آمفیبول شیست - تالک شیست و. . . ) رنگ آن خاکستری است .
2 - سنگ لوح : بافت لایه لایه دارد. خاکستری رنگ است . دارای سطح ناصاف وفاقد کانی است . از دگرگون شدن شیل ( سنگ رُس ) بوجود می آید .
3 - گنیس ( گنایس ) : بافت لایه لایه دارد . سطح سنگ بطور متناوب از خطوط تیره وروشن بوجود آمده بر اثر فشار زیاد کانیهای تیره و روشن از هم جدا شده اند . از دگرگون شدن گرانیت یا کنگلومرا بوجود می آید .
4 - مرمر: بافت دانه دانه دارد. رنگ های مختلف دارد. از دگرگون شدن سنگ آهک بوجود می آید . ترکیب کربنات کلسیم دارد. بلور آن کلسیت است .
5 - کوارتزیت : بافت دانه دانه دارد . رنگ سفید یا خاکستر ی دارد. بسیار سخت است . بلورهای آن کوارتز است. از دگرگون شدن ماسه سنگ بوجود می آید .

فسیل ها :
تریلوبیت – بازوپایان ( اسپی ریفر - رنگونلا - پرودکتوس )
مرجانها ( زافرانتیس ) از فسیل های مشخص کننده دوران اول ( دوران پالِِیوزوییک ) می باشند .
آمونیت ها - بلمنیت ها - دوکفه اییها ( گریفه آ )
– خارتنان ( میکراستر - کلیپاستر ) فسیل های مشخص کننده دوران دوم ( دوران مزوزویک ) می باشند .
فسیل پکتن - تک سلولی نومولیت از فسیلهای مشخص دوران سوم می باشند .

تغییر ، تبادل ، شکل متفاوت یافتن . . .

رفرم

عاجه

دگرگون شدن

تغییر افتادن ؛ دگرگون شدن. تغییر روی دادن : تا مادام که طعام فراخ میداشت ملک او برقرار بود چون تغییر پدید آمد، در ملک نیز تغییر افتاد. ( قصص الانبیاء ص 106 ) .


کلمات دیگر: