کلمه جو
صفحه اصلی

رطیل


برابر پارسی : چرزَنَخت

فارسی به عربی

رتیلاء

مترادف و متضاد

tarantula (اسم)
رطیل

لغت نامه دهخدا

رطیل. [ رُ طَ ] ( ع اِ ) رتیل. رتیلا. رطیلا. دلمک. دلمه. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به مترادفات کلمه شود.

دانشنامه عمومی

رطیل ها (نام علمی: Solifugae) (در خراسان به نام شترزنک شناخته می شوند) از راستهٔ عنکبوتیان است که «عقرب باد» و «عنکبوت شتری» نیز نامیده می شود، مشتمل بر ۱۰۰۰ گونه شناخته شده در قالب ۱۵۳ سرده است. بزرگترین آنها می توانند تا ۱۹ سانتیمتر رشد کنند. بدن آنها از دو بخش شکم و سر تشکیل شده و از قلابک های بزرگ و قدرتمندی نیز برخوردارند که از آنها برای تولید صدا نیز استفاده می کنند. بیشتر رطیل ها ساکن نواحی بیابانی هستند و از بندپایان و مهره داران کوچک تغذیه می کنند. گذشتگان آنچنان ترسی از رطیل داشته اند که افسانه وار می گفته اند که هر گاه کسی را نیش بزند، به سرعت خود را به گورستان می رساند و به جانوران گوشتخوار گورستان، مژدهٔ رسیدن گوشت تازه را می دهد. به وفور مشاهده می شود که به عنکبوت های خانواده Theraphosidae با نام عمومی عنکبوت های تارانتولا، عنوان «رطیل» اطلاق می شود که اشتباهی رایج است چرا که بین این دو گروه تفاوت های مشخصی وجود دارد.

فرهنگ فارسی ساره

چر زنَخت


گویش اصفهانی

تکیه ای: bohl
طاری: bohl
طامه ای: luteyin
طرقی: bohl
کشه ای: bohl
نطنزی: bohl



کلمات دیگر: