مترادف روبان : بند، نوار
روبان
مترادف روبان : بند، نوار
فارسی به انگلیسی
ribbon, hatband
cordon, ribbon
فارسی به عربی
سریة , فرقة
مترادف و متضاد
تسمه، نوار، روبان، تراشه، نخ، نوار ماشین تحریر
اتحاد، میدان، باند، نوار، ارکستر، روبان، بند و زنجیر، لولا، دستهء موسیقی، باند یا بانداژ، نوار زخم بندی، نوار پیچیدن، فتق بند، تسمه یا بند مخصوص محکم کردن
نوار، روبان، نوار چسب، نوار ضبط صوت، نوار ضبط صوت و امثال ان
نوار، روبان، لایه، نوار تزئینی
روبان، نوار زخم بندی، نوار روی گیسو، نوار کلاه زنانه، گیسوبند
بند، نوار
فرهنگ فارسی
نوار، نوارابریشمی، رشته، بند
( اسم ) نوار بند : روبان زخم بندی .
سرگشته
( اسم ) نوار بند : روبان زخم بندی .
سرگشته
فرهنگ معین
[ فر. ] (اِ. ) نوار.
لغت نامه دهخدا
روبان . (فرانسوی ، اِ) پارچه ای نوارمانند که در زینت و آرایش بکار برند. (ناظم الاطباء). باریکه ٔ پهن دراز که مانند نوار باشد.
روبان . (نف )کسی یا چیزی که می روبد. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ). || (ق ) در حال روفتن . (از اشتینگاس ).
روبان . [ رَ ] (ع ص ) سرگشته و گویند:رجل روبان ؛ یعنی مرد متحیر سست از سیری شکم و یا خواب و یا گرانجسم و گرانجان و یا مست . ج ، رَوْبی ̍. (از اقرب الموارد). سست جان از سیری یا خواب یا گرانجسم و گرانجان بیدارشده از خواب . (از معجم متن اللغة). رائب . اَرْوَب . (از معجم متن اللغة) (منتهی الارب ).
روبان. ( نف )کسی یا چیزی که می روبد. ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ). || ( ق ) در حال روفتن. ( از اشتینگاس ).
روبان. [ رَ ] ( ع ص ) سرگشته و گویند:رجل روبان ؛ یعنی مرد متحیر سست از سیری شکم و یا خواب و یا گرانجسم و گرانجان و یا مست. ج ، رَوْبی ̍. ( از اقرب الموارد ). سست جان از سیری یا خواب یا گرانجسم و گرانجان بیدارشده از خواب. ( از معجم متن اللغة ). رائب. اَرْوَب. ( از معجم متن اللغة ) ( منتهی الارب ).
روبان. ( فرانسوی ، اِ ) پارچه ای نوارمانند که در زینت و آرایش بکار برند. ( ناظم الاطباء ). باریکه پهن دراز که مانند نوار باشد.
روبان. [ رَ ] ( ع ص ) سرگشته و گویند:رجل روبان ؛ یعنی مرد متحیر سست از سیری شکم و یا خواب و یا گرانجسم و گرانجان و یا مست. ج ، رَوْبی ̍. ( از اقرب الموارد ). سست جان از سیری یا خواب یا گرانجسم و گرانجان بیدارشده از خواب. ( از معجم متن اللغة ). رائب. اَرْوَب. ( از معجم متن اللغة ) ( منتهی الارب ).
روبان. ( فرانسوی ، اِ ) پارچه ای نوارمانند که در زینت و آرایش بکار برند. ( ناظم الاطباء ). باریکه پهن دراز که مانند نوار باشد.
فرهنگ عمید
۱. روبنده.
۲. (قید ) درحال روبیدن.
نواری که برای زیبایی به دور چیزی می بندند.
۲. (قید ) درحال روبیدن.
نواری که برای زیبایی به دور چیزی می بندند.
۱. روبنده.
۲. (قید) درحال روبیدن.
نواری که برای زیبایی به دور چیزی میبندند.
دانشنامه عمومی
روبان (به فرانسوی: ruban) یک نوار نازک از موادی چون پارچه، فلز یا پلاستیک است که در درجهٔ اول کاربردهای زینتی و استفاده در بسته بندی دارد. روبان پارچه ای است که از مواد طبیعی چون ابریشم، مخمل، پنبه، کنف و همین طور مواد مصنوعی چون پلی استر، نایلون و پلی پروپلین ساخته می شود. از روبان در مقاصد زینتی و نمادین بی شماری استفاده می شود. فرهنگ های مختلف در سراسر دنیا از روبان برای مقاصد مختلف چون موها و سایر اجزای بدن گرفته تا به عنوان تزئینات (زینت) حیوانات، ساختمان ها و بسته بندی های خود استفاده می کنند. ساتن، ابریشم و مخمل از جمله پارچه های محبوبی هستند که برای ساخت روبان مورد استفاده قرار می گیرند.
wiki: روبان
پیشنهاد کاربران
رشته
کلمات دیگر: