مترادف شناگری : آب بازی، سباحت، شناوری
شناگری
مترادف شناگری : آب بازی، سباحت، شناوری
فارسی به انگلیسی
swimming
مترادف و متضاد
شناوری، فنشنا، شناگری
آببازی، سباحت، شناوری
فرهنگ فارسی
عمل شناگر شناوری سباحت .
لغت نامه دهخدا
شناگری. [ ش ِ گ َ ] ( حامص مرکب ) عمل شناگر. سباحی. شناوری. سباحت.
فرهنگ عمید
عمل شناگر، شنا کردن در آب.
کلمات دیگر: