کلمه جو
صفحه اصلی

سافل


مترادف سافل : پایین، تحت، زیر، دون، فرود ، پست، نشیب ، فرومایه، زبون، سفله، دنی

متضاد سافل : بالا، فراز

فارسی به انگلیسی

low(er)


مترادف و متضاد

پایین، تحت، زیر، دون، فرود ≠ پست، بالا، فراز


۱. پایین، تحت، زیر، دون، فرود ≠ بالا، فراز
۲. پست
۳. نشیب ≠ فراز
۴. فرومایه، زبون، سفله، دنی


فرهنگ فارسی

پایین، فرود، نشیب، پست، فرومایه زبون، سفله
( صفت ) ۱ - فرود پست پایین مقابل عالی بالا بلند . ۲ - مردم فرومایه دنی دون سفله جمع سفله و سفال و سافلین . یا انوار سافل ( سافله ) انوار متکائفه مقابل انوار عالیه . یا موجودات سافل ( سافله ) طبیعیات .

فرهنگ معین

(فِ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - فرود، پایین . ۲ - فرومایه ، پست . جِ سفله .

لغت نامه دهخدا

سافل. [ ف ِ ] ( ع ص ،اِ ) فرود و پست. ( منتهی الارب ) ( غیاث ) ( آنندراج ). نقیض عالی. ( منتهی الارب ) ( قطر المحیط ). پائین. نقیض بالا: فجعلنا عالیها سافلها و امطرنا علیهم حجارة من سجیل. ( قرآن 15 / 74 و نظیر آن در سوره 11 آیه 82 ).
آیت عالیها سافلها خواند ملک
که شد از لشکر منصور ملک فتح مبین.
سوزنی.
|| مردم فرومایه. ( غیاث ) ( آنندراج ). مرد فرومایه. ( منتهی الارب ) ( استینگاس ). || دنی. دانی. دون. سفله. ناکس. بی سر و پا.

فرهنگ عمید

۱. پایین، فرود، نشیب.
۲. پست، فرومایه، زبون.

دانشنامه عمومی

سافل (روستا). سافل به عربی ( سافَل )، روستایی است در دهستان بنو واقد از توابع استان استان صَنعاء در کشور یمن در شبه جزیره عربستان.
الصنعانی، محمد بن یحیی بن عبدالله بن احمد، الیمانی. ، (اَلأنَباءَ عَن دُولةَ بَلقِیسَ وَ سَبأَ) ، منشورات دار الیمنیة للنشر والتوزیع، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۴ میلادی به (عربی).
جمعیت آن ( ۸۹) نفر (۸ خانوار) می باشد.


کلمات دیگر: