خصومت و پیکار نمودن
تغاز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تغاز. [ ت َ غازز ] ( ع مص ) خصومت و پیکار نمودن. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تنازع. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ) ( از محیط المحیط ).
دانشنامه عمومی
به فضله میش که روی دنبه آن چسبیده است
گویش مازنی
/taghghaaz/ به نوعی ماهی که پوزه ی آن شبیه منقار اردک است، گفته می شود
به نوعی ماهی که پوزه ی آن شبیه منقار اردک است،گفته می شود ...
کلمات دیگر: