کلمه جو
صفحه اصلی

تغلی

فرهنگ فارسی

بره یکساله

لغت نامه دهخدا

تغلی. [ ت ُ غ ُ ] ( اِ ) بره یکساله. ( تحفه حکیم مؤمن ) ( یادداشت مرحوم دهخدا ). در گناباد خراسان بره یکساله ، از نوع میشینه را گویند.
- بره تغلی ؛ بره فربه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

تغلی. [ ت َ غ َل ْلی ] ( ع مص ) غالیه بکار داشتن. ( تاج المصادر بیهقی )( زوزنی ). خضاب کردن در غالیه و آلودن آن را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). تغلل. ( اقرب الموارد ). و رجوع به تغلل و تغلف شود.

تغلی . [ ت َ غ َل ْلی ] (ع مص ) غالیه بکار داشتن . (تاج المصادر بیهقی )(زوزنی ). خضاب کردن در غالیه و آلودن آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تغلل . (اقرب الموارد). و رجوع به تغلل و تغلف شود.


تغلی . [ ت ُ غ ُ ] (اِ) بره یکساله . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (یادداشت مرحوم دهخدا). در گناباد خراسان بره ٔ یکساله ، از نوع میشینه را گویند.
- بره ٔ تغلی ؛ بره ٔ فربه . (یادداشت مرحوم دهخدا).


گویش مازنی

/toghli/ بره ی شش ماهه - میش ۳مرغ خانگی &

۱بره ی شش ماهه ۲میش ۳مرغ خانگی



کلمات دیگر: