دهی در ناحیه چرام کوه گیلویه است که در هفت فرسخ و نیم مشرق تل گرد واقع است
تسی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تسی . [ ] (اِخ ) دهی در ناحیه ٔچرام کوه گیلویه است که در هفت فرسخ و نیم مشرق تل گرد واقع است . (از فارسنامه ٔ ناصری بخش دوم ص 272).
تسی . [ ت َ ] (اِ)تشی و خارپشت . (ناظم الاطباء). و رجوع به تشی شود.
تسی . [ ت ِ ](اِ) حقی که قماربازان صاحب خانه را دهند از برده های خویش . و این کلمه با تسو و تسگ از یک اصل است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و رجوع به تسگ و تسو شود.
تسی. [ ت ِ ]( اِ ) حقی که قماربازان صاحب خانه را دهند از برده های خویش. و این کلمه با تسو و تسگ از یک اصل است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). و رجوع به تسگ و تسو شود.
تسی. [ ت َ ] ( اِ )تشی و خارپشت. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تشی شود.
تسی. [ ] ( اِخ ) دهی در ناحیه ٔچرام کوه گیلویه است که در هفت فرسخ و نیم مشرق تل گرد واقع است. ( از فارسنامه ناصری بخش دوم ص 272 ).
تسی. [ ت َ ] ( اِ )تشی و خارپشت. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تشی شود.
تسی. [ ] ( اِخ ) دهی در ناحیه ٔچرام کوه گیلویه است که در هفت فرسخ و نیم مشرق تل گرد واقع است. ( از فارسنامه ناصری بخش دوم ص 272 ).
دانشنامه عمومی
تسی (به لاتین: Təsi) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان قوبوستان واقع شده است.
فهرست شهرهای جمهوری آذربایجان
تسی ۳۴۰ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای جمهوری آذربایجان
تسی ۳۴۰ نفر جمعیت دارد.
wiki: تسی
گویش مازنی
/tesi/ پولی که دلال قمار از قماربازان می گیرد
پولی که دلال قمار از قماربازان می گیرد
کلمات دیگر: