کلمه جو
صفحه اصلی

سولک

فرهنگ فارسی

زردی که بسبب آفتی بر غله زار افتد

لغت نامه دهخدا

سولک. [ ل َ ] ( اِ ) زردی که بسبب آفتی بر غله زار افتد. ( برهان ) ( آنندراج ). سوگل. ( جهانگیری ). رجوع به سوکل و سوگل شود.

دانشنامه عمومی

سولک ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
سولک (باغ ملک)
سولک (کهگیلویه)

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
سال (۵ بار)
ک (۱۴۷۸ بار)

پیشنهاد کاربران

سولک، رودی فصلی در بابامیدان از استان فارس است که سالهای گذشته نزولات اسمانی ( باران ) زیاد بود از زمستان تااردیبهشت دارای آب بود.

تنگه سولک یا تنگه سرلک و نقش هاى برجسته ان مربوط به به ریشه خاندان سرلک در حال حاظر بوده که در ٢٩٧ پیش از میلاد پادشاه سوم فرترکه بنام سولک که بازمانده فرزند سوم داریوش بزرگ ، شاهزاده هخامنش بوده و از طرفى اجداد خاندان سلطنتى ساسانیان مى باشد. لازم بذکر است در فارس نامه ناصرى جهت خشنود نگه داشتن ذلل سلطنه و دشمنى و گینه دیرینه قاجار از خاندان سرلک بدلیل جنگ هاى گسترده سرلک ها و طوائف بختیارى با اقا محمد خان قاجار از اوردن نام سرلک بشدت خودارى کرده است. شایددر اینده نچندان دور با انتشار کتاب اخرین ساتراپ هخامنشى بتوان به ناگفته ها و ناشنیدهاى تاریخ و اخرین بازمانده هخامنشیان دست یافت


کلمات دیگر: