کلمه جو
صفحه اصلی

اوزاعی

فرهنگ فارسی

عبدالرحمن فقیه بن عمرو مکنی به ابو عمرو متوفی بسال ۱۵۷ .

لغت نامه دهخدا

اوزاعی . [ اَ ] (ص نسبی ) منسوب به اوزاع . (معجم البلدان ) (انساب سمعانی ) (از منتهی الارب ).


اوزاعی. [ اَ ] ( ص نسبی ) منسوب به اوزاع. ( معجم البلدان ) ( انساب سمعانی ) ( از منتهی الارب ).

اوزاعی. [ اَ ] ( اِخ ) عبدالرحمن فقیه بن عمرو مکنی به ابوعمرو. متوفی به سال 157هَ. ق. کتاب السنن در فقه و کتاب المسائل در فقه از اوست. ( ابن الندیم ). وی از مشاهیر فقها و زهاد عهد بنی امیه و امام شامیهاست. در بعلبک بدنیا آمد و در بیروت وفات یافت. در فقه صاحب فتوی و رأی بود. نسبت او به قبیله ای موسوم به اوزاع و به قولی به محله ای از دمشق است که اوزاع نام داشته است. ( دایرةالمعارف فارسی ).

اوزاعی. [ اَ ] ( اِخ ) رجوع به ابوالمصبح الاوزاعی... شود.

اوزاعی . [ اَ ] (اِخ ) رجوع به ابوالمصبح الاوزاعی ... شود.


اوزاعی . [ اَ ] (اِخ ) عبدالرحمن فقیه بن عمرو مکنی به ابوعمرو. متوفی به سال 157هَ. ق . کتاب السنن در فقه و کتاب المسائل در فقه از اوست . (ابن الندیم ). وی از مشاهیر فقها و زهاد عهد بنی امیه و امام شامیهاست . در بعلبک بدنیا آمد و در بیروت وفات یافت . در فقه صاحب فتوی و رأی بود. نسبت او به قبیله ای موسوم به اوزاع و به قولی به محله ای از دمشق است که اوزاع نام داشته است . (دایرةالمعارف فارسی ).


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اوزاعی ، ابوعمرو عبدالرحمان بن عمرو (۲ صفر ۸۸ -۱۵۷ق / ۲۲ دسامبر۷۰۷- ۷۷۳م )، فقیه و محدث نامدار شام و پیشوای یکی از مذاهب بائده فقهی که چندی در شام و اندلس پیروانی یافت .
خاندان او را اصلاً از اسرای یمن و یا سند نوشته اند؛ اما بر اساس قول ارجح ، وی از قبیله حمیر و از طایفه سیبان بوده است . بنابراین ، انتساب او به اوزاعی فقط به سبب اقامتش در محله اوزاع در حومه دمشق بوده است . محله اوزاع نه تنها مدتی مسکن وی ، بلکه به تصریح برخی از منابع ، موطن پدری او نیز بوده است .


کلمات دیگر: