کلمه جو
صفحه اصلی

در جایی سگ می زند گربه می رقصد

اصطلاحات

معنی اصطلاح -> در جایی سگ می زند [ و ] گربه می رقصد
آنجا سخت آشفته / بی نظم / بی قاعده / خرتوخر است
مثال:
زمانی که من اینجا استخدام شدم، هنوز نظم و قاعده ای درکار بود و کارها روی روال معینی انجام می شد، اما با عوض شدن مدیرعامل و روی کار آمدن نورچشمی ها به تدریج وضع خراب و خراب تر شد، به طوری که حالا سگ می زنه و گربه می رقصه.
توضیح:
همچنین ← «درجایی سگ صاحبش را نمی شناسد»


کلمات دیگر: