معنی اصطلاح -> زبان سرِ کسی نشدن
نفهم / نادان بودن؛ به حرف دیگران بی توجه بودن
مثال:
همه چیزو به دقت براش توضیح دادم، اما به نظر می رسه که اصلا زبون سرش نمی شه.
نفهم / نادان بودن؛ به حرف دیگران بی توجه بودن
مثال:
همه چیزو به دقت براش توضیح دادم، اما به نظر می رسه که اصلا زبون سرش نمی شه.