کلمه جو
صفحه اصلی

فنچ

فرهنگ معین

(فِ ) [ انگ . ] (اِ. ) پرنده ای کوچک تر از گنجشگ ، دارای منقاری کوتاه و نیرومند.

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) پرنده ای دانه خوار، کوچک تر از گنجشک، و با پرهای سفید، خاکستری، یا رنگارنگ.
۲. (صفت ) [عامیانه، مجاز] کوچک.

اصطلاحات

معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی -> فنچ ( فنچول )
به نشانه ی کوچک بودن و برای تحقیر طرف مقابل یا نشانه ی برتری استفاده می کنند. دختر کم سن و سال

پیشنهاد کاربران

کم سن و سال و در عین حال ریزه میزه. . .

در گویش بختیاری به معنای اسفند میباشد


یعنی کوچولو بیشتر برای دختر های کم سن سال استفاده میشود

کوچولو

فِنچ ( فنچول )
در مورد دختر کم سن و سال هم بکار می رود!
کوچولو، ریزه میزه ( مرکّب اتباعی ) ، گوگولی مگولی! ( مرکّب اتباعی )

جِزقِلی، فینگیلی، فِسقِلی!

در لهجه اصفهانی >>> چوری
در گویش ترکی >>> چیک گیلی

ریزه میزه

پرنده اَی کوچک و دارای بال و پر کوچک و منقار کوچک و قرمز رنگ مع دارای سه پا به سمت جلو و یک پا به سمت عقب /کوچک

Finch:پرنده ای است کوچک و خوش آواز شبیه بلبل.
یارو به جای ؛ یه مرده می خوره به نرده برمی گرده، میگه یه فِنچ می خوره به فِنس ( نحوه نوشتاری ) بر می گرده ( ریتِرنس میشه )
Fence:فَنس، که نوشته می شود فِنس و به معنای نرده است. از روش های یادسپاری بهتر، ارتباط برقرار کردن بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی.



کلمات دیگر: