کلمه جو
صفحه اصلی

کاشف به عمل امدن

اصطلاحات

( کاشف به عمل آمدن ) معنی اصطلاح -> کاشف به عمل آمدن
[ در اثر تحقیق یا به تصادف ] معلوم شدن
مثال:
- کاشف به عمل آمد که شاعری است صاحب نام و از اهل دل است.
( محمدعلی جمال زاده - صحرای محشر )
در اثر تحقیق آن کارآگاه سمج کاشف به عمل آمد که مردجوان آراسته ای که در محافل ثروتمندان رفت وآمد می کرد، یک کلاه بردار حرفه ای و سابقه دار است.


کلمات دیگر: