( آب دریا توی دل کسی تکان نخوردن ) معنی اصطلاح -> آب در / توی دل کسی تکان نخوردن
آسایش کامل داشتن؛ راحت / آسوده خاطر بودن
مثال:
از وقتی همسرش باردار شده بود، نمی گذاشت آب توی دل او تکان بخورد.
آسایش کامل داشتن؛ راحت / آسوده خاطر بودن
مثال:
از وقتی همسرش باردار شده بود، نمی گذاشت آب توی دل او تکان بخورد.