معنی اصطلاح -> خاک جایی را خوردن
در جایی مدت زیاد کار کردن / زحمت کشیدن و تجربه اندوختن
مثال:
پدر خاک کارخانه ی قند را خورده بود و همه ی دستگاه ها را مثل کف دستش می شناخت.
در جایی مدت زیاد کار کردن / زحمت کشیدن و تجربه اندوختن
مثال:
پدر خاک کارخانه ی قند را خورده بود و همه ی دستگاه ها را مثل کف دستش می شناخت.