کلمه جو
صفحه اصلی

سپر بلا

فارسی به انگلیسی

bulwark, fall guy, scapegoat, shield

اصطلاحات

معنی اصطلاح -> سپر بلا
کسی / چیزی که وسیله ی دفع خطر / بلا از دیگری شود
مثال:
وقتی دید که با زبان نمی تواند شوهر خشمگین را آرام کند، خودش را سپر بلای بچه ها کرد و گفت: اگر می خواهی بزنی باید من را بزنی.

دانشنامه عمومی

سپر بلا (رمان). سپربلا (به انگلیسی: The Scapegoat) نام یک کتاب ادبی است که توسط دافنه دوموریه، نویسندهٔ اهل انگلستان نوشته شده است. این کتاب یکی از آثار ادبی برجستهٔ جهان است.

پیشنهاد کاربران

بلا گردان

پیش مرگ


کلمات دیگر: