معنی اصطلاح -> داغ چیزی / کسی را به / بر دل کسی گذاشتن
کسی را از چیزی محروم و او را دچار حسرت کردن
مثال:
دزدها جواهرات مادر را بردند و داغ آنها را بر دلش گذاشتند.
کسی را از چیزی محروم و او را دچار حسرت کردن
مثال:
دزدها جواهرات مادر را بردند و داغ آنها را بر دلش گذاشتند.