کلمه جو
صفحه اصلی

جانماز اب کشیدن

فارسی به انگلیسی

hypocrisy

فرهنگ فارسی

( جانماز آب کشیدن ) کنایه از زهد نمودن بدروغ

لغت نامه دهخدا

( جانماز آب کشیدن••• ) جانماز آب کشیدن. [ ن َ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عامه کنایه از زهد نمودن. طهارت و پرهیز نمودن. بدروغ زهد و ورع نمودن. خود را پیرو مرّ قوانین شرع نمودن. اظهار تقوی کردن.

اصطلاحات

( جانماز آب کشیدن ) معنی اصطلاح -> جانماز آب کشیدن
تظاهر به دین داری / مسلمانی؛ مقدس مآبی
مثال:
از شما چه پنهان، خود ملائکه هم گرچه در ظاهر خیلی جانماز آب می کشیدند، ولی آنها هم بلاشک یک چیزیشان می شد و واضح بود که دلشان می شنگد و سروگوششان می جنبد.
( محمدعلی جمال زاده – صحرای محشر )

پیشنهاد کاربران

کنایه از تظاهر به عفّت و پاکدامنی و درست کاری

Sanctimonious


کلمات دیگر: