معنی اصطلاح -> گلو ی کسی پیش کسی گیر کردن
عاشق کسی شدن
مثال:
- از اولش گلوش پیش حاجیت گیر کرده بود. جان تو منم مرده شم.
( جمال میرصادقی – بادها خبر از تغییر فصل می دادند )
- گلویش سخت پیش دختر همسایه گیر کرده بود اما دخترک اعتنایی به او نداشت.
عاشق کسی شدن
مثال:
- از اولش گلوش پیش حاجیت گیر کرده بود. جان تو منم مرده شم.
( جمال میرصادقی – بادها خبر از تغییر فصل می دادند )
- گلویش سخت پیش دختر همسایه گیر کرده بود اما دخترک اعتنایی به او نداشت.