ترگل ورگل
فارسی به انگلیسی
neat
فرهنگ فارسی
در تداول عامه تر و تازه تر و تمیز .
فرهنگ معین
(تَ گُ وَ گُ ) (ص مر. ) سرزنده ، شاداب ، با طراوت ، زیبا، آراسته .
لغت نامه دهخدا
ترگل ورگل. [ ت َ گ ُ وَ گ ُ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه تر و تازه. تر و تمیز. خوش و خرم
اصطلاحات
معنی اصطلاح -> ترگل ورگل
شاداب؛ سرزنده؛ زیبا؛ آراسته
مثال:
تا یک دختر ترگل ورگل می بینه اختیار از دستش درمی ره و شروع می کنه به خودشیرینی.
شاداب؛ سرزنده؛ زیبا؛ آراسته
مثال:
تا یک دختر ترگل ورگل می بینه اختیار از دستش درمی ره و شروع می کنه به خودشیرینی.
کلمات دیگر: