( جای آن است یا بود که ) معنی اصطلاح -> جای آن است / بود که...
سزاوار است / به جاست که...
مثال:
جای آن است که این قانون بازنگری شود. جای آن بود که برای احترام به دیدنش می رفتید.
توضیح:
همچنین ← «جای آن دارد که... »
سزاوار است / به جاست که...
مثال:
جای آن است که این قانون بازنگری شود. جای آن بود که برای احترام به دیدنش می رفتید.
توضیح:
همچنین ← «جای آن دارد که... »