عذر کسی را خواستن
فارسی به انگلیسی
اصطلاحات
معنی اصطلاح -> عذر کسی را خواستن
کسی را از مقامی / جایی اخراج کردن
مثال:
خودش هم می دانست که کارش مدت زیادی دوام نخواهد آورد و همین که جواب استعلام از ساواک برسد، عذرش را خواهند خواست.
توضیح:
همچنین ← کسی را جواب کردن
کسی را از مقامی / جایی اخراج کردن
مثال:
خودش هم می دانست که کارش مدت زیادی دوام نخواهد آورد و همین که جواب استعلام از ساواک برسد، عذرش را خواهند خواست.
توضیح:
همچنین ← کسی را جواب کردن
پیشنهاد کاربران
dispense with somebody’s services ( =no longer employ someone )
رد کردن محترمانهٔ کسی
کلمات دیگر: