معنی اصطلاح -> خاک جایی را توبره کردن / به توبره بردن / به توبره کشیدن
جایی را ویران / غارت کردن
مثال:
به این معنی که هرچه می یافتند قلع وقمع می کردند و می چاپیدند و... خاک سر راهشان را توبره می کردند.
( قضیه ی زیر بته – صادق هدایت )
قاچاقچی ها خاک وطن را توبره کرده اند.
( دنیای اقتصاد 18 خرداد 1396 )
جایی را ویران / غارت کردن
مثال:
به این معنی که هرچه می یافتند قلع وقمع می کردند و می چاپیدند و... خاک سر راهشان را توبره می کردند.
( قضیه ی زیر بته – صادق هدایت )
قاچاقچی ها خاک وطن را توبره کرده اند.
( دنیای اقتصاد 18 خرداد 1396 )