کلمه جو
صفحه اصلی

اب از سر یا گریبان کسی گذشتن

اصطلاحات

( آب از سر یا گریبان کسی گذشتن ) معنی اصطلاح -> آب از سر / گریبان کسی گذشتن ( قدیم )
به نهایت بیچارگی / بدبختی / ناامیدی رسیدن
مثال:
دریای لطف بودی و من مانده با سراب
دل آنگهت شناخت که آب از سرم گذشت
( ه. الف. سایه )


کلمات دیگر: