کلمه جو
صفحه اصلی

زبان کسی سر دیگری دراز بودن یا زبان کسی بر دیگری دراز بودن

اصطلاحات

معنی اصطلاح -> زبان کسی [ به ] سر دیگری دراز بودن؛
زبان کسی بر دیگری دراز بودن
تسلط داشتن کسی بر دیگری
مثال:
در موقع دست به دست دادن، هریک از عروس و داماد که در گذاشتن پایش روی پای دیگری سبقت بگیرد، زبانش بر او دراز خواهد بود.
( نیرنگستان – صادق هدایت )


کلمات دیگر: