( آب از گلوی کسی بریدن ) معنی اصطلاح -> آب از گلوی کسی بریدن
منافع / مزد / آسایش کسی را از میان بردن
مثال:
آب از گلوی بچه هاش می بُره که مثلا می خواد پس انداز کنه.
منافع / مزد / آسایش کسی را از میان بردن
مثال:
آب از گلوی بچه هاش می بُره که مثلا می خواد پس انداز کنه.