کلمه جو
صفحه اصلی

شروه

فارسی به انگلیسی

ballad

فرهنگ فارسی

( اسم ) نوعی خوانندگی شهری
نام پهلوانی ارمنی نژاد

لغت نامه دهخدا

شروه . [ ش َرْ وِ ] (اِخ ) نام پهلوانی ارمنی نژاد. (ناظم الاطباء) (برهان ) (از شرفنامه ٔ منیری ) :
ز گردان ارمن یکی تند شیر
به کشتن قویدل به مردی دلیر
ز شیران سبق برده شروه به نام
به هنگام جنگ آزمایی تمام .

نظامی .



شروه . [ ش َرْ وِ ] (اِ) (اصطلاح موسیقی ) نوعی از خوانندگی که شهری نیز گویند.(ناظم الاطباء) (برهان ) (انجمن آرا) (از آنندراج ).
- شروه خوان ؛ آنکه به آهنگ شروه خواند :
از زبان دانیش در طرف چمن افکنده شور
بلبلان پهلوی گو قمریان شروه خوان .

ظهوری (از بهار عجم ).



شروه. [ ش َرْ وِ ] ( اِ ) ( اصطلاح موسیقی ) نوعی از خوانندگی که شهری نیز گویند.( ناظم الاطباء ) ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( از آنندراج ).
- شروه خوان ؛ آنکه به آهنگ شروه خواند :
از زبان دانیش در طرف چمن افکنده شور
بلبلان پهلوی گو قمریان شروه خوان.
ظهوری ( از بهار عجم ).

شروه. [ ش َرْ وِ ] ( اِخ ) نام پهلوانی ارمنی نژاد. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ) ( از شرفنامه منیری ) :
ز گردان ارمن یکی تند شیر
به کشتن قویدل به مردی دلیر
ز شیران سبق برده شروه به نام
به هنگام جنگ آزمایی تمام.
نظامی.

دانشنامه عمومی

شَرْوِه گونه ای خوانندگی از اشکال موسیقی لری بخصوص دو استان بوشهر و هرمزگان است که به آن شهری نیز می گویند. شروه به عنوان آواز دشتی و دشتستانی، نغمه ای غمگنانه در مایه دشتی است. برای این نغمه اشعار دوبیتی بکار می رود که غالباً از شاعران دوبیتی سرای جنوب می باشد.شروه در لغت با تلفظ های شرفنگ، شرفه و... نوعی خوانندگی، صدای پا و بخصوص به معنی صدا و نغمه آهسته و بانگ است.
شروه سرایی در جنوب ایران، علی باباچاهی، نشر: مرکز فرهنگی و هنری اقبال لاهوری، چاپ اول (۱۳۶۸).
خاستگاه شروه مناطق دشتی، دشتستان و تنگستان در استان بوشهر و عموماً جنوب ایران است. در مناطق استان بوشهر به شروه، حاجیانی یا شنبه ای نیز اطلاق می شود که به نظر می رسد از شیوه های شروه خوانی است و چون در این مناطق شروه بیشتر با دوبیتی های فایز دشتی خوانده می شود به آن فایزخوانی هم می گویند. در شروه خوانی مناطق استان بوشهر از دوبیتی های دوبیتی سرایان محلی چون: فایز دشتی، مفتون بردخونی، باکی، نادم و... یا باباطاهر نیز بهره می برند. در نقاط مختلف ایران شروه خوانی را دشتی یا آواز دشتی می شناسند.
منطقه دشتی مرکز محور شروه به شمار می آید، شروه در یک جمله مهم ترین آهنگ و سوز و ساز جنوب است، این سروده از دل برخاسته بیشتر مواقع در مایه دشتی، شوشتری، ترک و نوا خوانده می شود. شروه به صورت منفرد و تک نفری با نوایی سوزناک اجرا می شود که البته باید آن را با مرثیه خوانی متفاوت دانست، زیرا این آوای جنوبی در قالب دوبیتی هایی است که بیشتر عاشقانه اند و بوی وصل و فراق و وصف معشوق می دهند و چه بسا محتوای این دو بیتی ها بسیار از غم دور است، اما شکل و شیوه قرائت و خواندن آن ها به صورت شروه خواه ناخواه با ریتمی غم آلوده همراه می شود.
کارشناس ثبت میراث فرهنگی استان بوشهر در گفت وگو با خبرنگار فارس در دشتی اظهار داشت: در جلسه سیاست گذاری شورای ثبت در ۲۳ و ۲۴ خردادماه ۱۳۹۰ شروه که خاستگاه آن منطقه دشتی در استان بوشهر است به ثبت رسید.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی شَرَوْهُ: او را فروختند (کلمه اشتراء که مصدر فعل یشترون است به معنای خریدن و کلمه شراء به معنای فروختن است . البته اگربعد از هرکدام حرف اضافه "ب" بیاید معنایش برعکس می شود)
ریشه کلمه:
شری (۲۵ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)

(بر وزن علم) خریدن. فروختن. در مجمع ذیل آیه «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْری...» فرموده: شراء از اضداد است و در خریدن و فروختن هر دو به کار رود. همچنین است قول صحاح و قاموس و اقرب، مصدر آن شراء و شری است. ایض: اشتراء به معنی خریدن و فروختن است چنانکه در قاموس و اقرب گوید. . یعنی او را به قیمت ناقصی فروختند ایضاً . که به معنی فروختن است. و آن در لیلة المبیت درباره علی علیه السلام نازل شده است (تفسیر عیاشی). اشتراء در آیات . . و سایر آیات به معنی فروختن است. در جاهائیکه به معنی فروختن است کلمه به معنی فروختن است کلمه مقارن باء مبیع است . و آنجا که به معنی خریدن باشد، مقرون به باء به معنی قیمت و ثمن است نحو .


کلمات دیگر: