هر چیزیکه حصار باشد مر چیز دیگر را
صیصیه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( صیصیة ) صیصیة. [ ی َ ] ( ع اِ ) هر چیزی که حصار باشد مر چیز دیگر را. و در حکمت اشراق به تن ، جسم ، ضد روح ، مقابل نفس ، مقابل صنم ، مقابل نور اسپهبدی اطلاق شده است ، به این اعتبار که حصار و حصنی است برای روح انسانی و نور اسپهبدی. شیخ اشراق در آنجا که وجود روح را قبل از بدن نفی میکند، گوید: ان کانت موجودةً قبل الصیاصی ، فلم یمنعها حجاب و لا شاغل عن عالم النور المحض و لا اتفاق و لاتغیر فیه فتکون کاملةً فتصرفها فی الصیصیة یقع ضایعا.( حکمت الاشراق 202 ). الصیاصی ، ای الابدان لانها جمع صیصیة و هی کل مایحصن به. ( حاشیه حکمت الاشراق ص 201 ).
صیصیة. [ ی َ ] (ع اِ) هر چیزی که حصار باشد مر چیز دیگر را. و در حکمت اشراق به تن ، جسم ، ضد روح ، مقابل نفس ، مقابل صنم ، مقابل نور اسپهبدی اطلاق شده است ، به این اعتبار که حصار و حصنی است برای روح انسانی و نور اسپهبدی . شیخ اشراق در آنجا که وجود روح را قبل از بدن نفی میکند، گوید: ان کانت موجودةً قبل الصیاصی ، فلم یمنعها حجاب و لا شاغل عن عالم النور المحض و لا اتفاق و لاتغیر فیه فتکون کاملةً فتصرفها فی الصیصیة یقع ضایعا.(حکمت الاشراق 202). الصیاصی ، ای الابدان لانها جمع صیصیة و هی کل مایحصن به . (حاشیه ٔ حکمت الاشراق ص 201).
دانشنامه اسلامی
کلمات دیگر: