کلمه جو
صفحه اصلی

عایص

لغت نامه دهخدا

عایص. [ ی ِ ] ( ع ص ) رجوع به عائص شود.

عائص. [ ءِ ] ( ع ص ) گوسپند که سالها باردار نشود. ج ، عوص. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). من الشاة التی لم تحمل اعواماً. ( اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: