عبدالدار. [ ع َ دُدْ دا ] ( اِخ ) ابن قصی بن کلاب بن قره از قریش جد جاهلی است. وی از طرف پدر پرده دار کعبه بود و پسران او نیز این منصب را داشتند سپس بنی عبدمناف بن قصی بن کلاب درصدد اشغال آن منصب برآمدند و سرانجام سقایت و رفادت مکه به بنی عبدمناف واگذار و پرده داری به بنی عبدالدار رسید. ( از الاعلام زرکلی ) ( از صبح الاعشی ج 1 ص 356 ).
عبدالدار
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر: