کلمه جو
صفحه اصلی

غبص

فرهنگ فارسی

روان گردیدن زخم چشم

لغت نامه دهخدا

غبص.[ غ َ ب َ ] ( ع مص ) روان گردیدن خم چشم. ( منتهی الارب ). بسیار زخم شدن چشم ، یقال : غبصت عینه ؛ ای کثر رمصها و غارت. ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: