کلمه جو
صفحه اصلی

غبن الیسیر

فرهنگ فارسی

(مصدر ) غبن یسیر .
آنچه مقومی بدان تقویم کند غبن در شریعت دو قسم است

لغت نامه دهخدا

غبن الیسیر. [ غ َ نُل ْ ی َ ] ( ع اِ مرکب ) غَبن ِ یسیر. آنچه مقومی بدان تقویم کند. ( از تعریفات جرجانی ). غبن در شریعت دو قسم است : غبن فاحش و غبن یسیر. در جامعالرموز در کتاب وکالت در فصل «لایصح بیع الوکیل » گوید: نرخ آن است که همگی مقومان آن را تقویم کنند، و آنچه فقط یک مقوم نه همه آنان آن را تقویم کند غبن یسیر نامیده شود و اگر اصلاً به تقویم مقوم نرسیده باشد آن را غبن فاحش خوانند و این است قول درست ، و فتوی نیز بر آن است و بیرجندی گفته : نرخ آن است که بیشتر مقومان آن را تقویم کنند، و آنچه را اندکی از مقومان تقویم کرده و میزان از آنچه بیشتر مقومان نرخ نهاده اند افزون است ، غبن یسیر نامند، که مردم بدان همدیگر را غبن زنند. و اگر چنان افزون باشد که هیچ مقومی تقویم آن نکرده باشد آن را غبن فاحش خوانند، و مردم بدان همدیگر را غبن نزنند. و بنا به روایت جامع از محمد رحمه اﷲ، غبن یسیر نیم عشر یا کمتر است. و در خزانه گوید: غبن یسیر در حیوان ده نیم ، و در عروض ده یازده است. و از حسن عکس آن نقل شده است. و گفته اند: در عرض ده نیم ، و در حیوان ده یازده ، و در عقار ده دوازده است. و تمرتاشی گفته : به عقیده بعضی در همه آنها ده نیم است. ( کشاف اصطلاحات الفنون ).


کلمات دیگر: